مازیار از ایران دعوت به رواندرمانی گروهی و نظردهی جمعی
من حدود ۲/۳ سال كه علاقه شديدى پيدا كردم به يكى از خواهرهام، قبلا فقط نگاه جنسی بود اما الان حتى بدم نمى آد ازش بچه هم داشته باشم و نگاه جنسی به اون هم باز هم بيشتر شده درونم، ايشون همسر هم دارن، در اين چند ماهه اخير حتى شدت علاقه جنسی من به اون آنقدر بيشتر شده كه دلم مى خواهد حتى سکس اش را با مردِ دیگه ای ببينم، حدود چند ماهه پيش هم حتى يكى از دوستامو بدونِ اينكه دوستم مستقيم بدونه سر راهش قرار دادم كه بعدا با خبر شدم مثل اينكه با هم دوست شدن بدونِ اينكه همسرش بدونِه، اما هنوز روم نشده كه به دوستم بگم كه اون خانم خواهرمه و من اين كار و كردم اما دلم خيلى مى خواهد كه به دوستم بگم و بتونم جزئیات سکسشو بدونم و هم اينكه نميدونم بعد از ۲/۳ سال چطورى خودم ميتونم به خواهرم بگم و خودم رابطه جنسی باهاش داشته باشم، اگه راهنمايى بشم بطورِ منطقی براى هدفم خوشحال ميشم البته اگر اين حالت من بيمارى نيست، سپس از لطفِ تون.
جواب زیبا ناوک: کشش و تمایل جنسی به محارم هرچند نامعمول هست و از نورم های جامعه خارج ولی در طبیعت انسان بالقوه می توان این نوع کشش ها و تمایلات را هم پیدا کرد و دید و نمی توان پیشاپیش مهر بیماری بر کسی زد که به وجود چنین تمایلاتی در وجودش اقرار می کند. لفظ و مفهوم بیماری آنگاه معنا می یابد که بروز حس و اتفاقی در فردی یا تاثیرات آن در محیط اطرافش موجب ناراحتی و رنج و درد شود.
با این توضیحات کوتاه به بررسی معضل تو می پردازم.
اینکه به خواهرت کشش جنسی داری حتی می خواهی ازش بچه دار بشی تا اینجا مشکلی نیست چرا که همه در درون خودت هست ولی آنجائی مشکل ساز می شود که تو تنها با فوکوس و تمرکز بر کشش های جنسی ات برای تحقق عملی بخشیدن به خواسته و تمایل خودت از بازتابهای اجتماعی و محیطی و از پیامدهای این مرحله غافل و کور می شوی و تن به هر کار مخفیانه ای می دهی که شاید کمی این عطش جنسی ات فروکش نماید. اما ندیدن این پروسه در یک دایره وسیع تر، پیامدهای بی نهایت تخریب کننده شخصیتی برای خودت و خواهرت و دیگر نزدیکانت خواهد داشت.
خواهر تو اینک تنها نیست و در یک رابطه عاطفی و جنسی با فردی دیگر است که قطعا تو هم در آن رابطه بی تفاوت از نظر عاطفی نیستی.
تنها راه حل این معضل باز در بیان صریح و ابراز احساسات به خواهرت و نزدیکانت هست تا نقش عقل و شعور در این معضل جای پای خود را برای دخالت باز کند و این احساسات صرف نباشد که تعین کننده رفتارهای شما باشند.
مازیار! تا موقعی که تو شروع کننده هیچ رفتار خاصی در رابطه با خواهرت نباشی هیچ کس نمی تواند ترا به واسطه تفکرات و احساسات درونی ات محکوم کند. بر همین مبناست که تشویق دوستت به ارتباط با خواهرت و برنامه ریزی کردن برای این کار خطای رفتاری توست چرا که تو با دروغ و ترفند خواستی حتی غیرمستقیم از شنیدن روابط جنسی او به نوعی خودت را ارضا کنی و برایت زندگی او، خواسته او، روابط او و حتی پیامدهای این مسائل اصلا مهم نبوده. اینجاست که تو تنها خودت را می بینی و نیازهای جنسی ات را. همین نشان می دهد که چقدر تو از نظر فکری و شعوری نابالغ هستی و قدرت انتزاع مغز و ذهنت هنوز از کیرت فراتر نرفته است.
باری نتیجه مشاوره من برای تو اینست که ابتدا به خواهرت و آن دوستت تمام ماجرا بگوئی و دست از این مخفی کاری برداری.
در مرحله بعد با مادر و پدرت صحبت کنی و به آنها نیز این خواسته ات را بیان کنی و با همسر خواهرت نیز جداگانه در یک فضای دیگری.
اگر برایت سخت بود می توانی برای او نامه بنویسی که دوست نداری به این روابطی که برایت باارزش هستند خیانت کنی برای همین تمامی آنچه در دلت هست را برایشان بیان می کنی. می دانم هضم این مساله خیلی سنگین هست ولی آنها حق تصمیم در این رابطه دارند و چه بسا بعد از این ماجرا روابط خودشان را با تو تغییر دهند.
بهرحال چاره ای نیست جز صداقت و بیان واقعیت.
این مساله بقدری پیچیده است که تو هنوز باید به اولین مراحل فکر کنی یعنی بیان آنچه در وجودت هست و سکس با او و بچه دار شدن از خواهرت نمی گویم نامحتمل هست ولی بقدری دور هست که فعلا بهتر است تمام تمرکز خودت را برای پیشبرد مرحله اول بگذاری!
بعد از این مرحله و ملاحظه بازتابها و نتایج ما می توانیم تصمیمات دیگری اتخاذ کنیم. چنانچه قادر به انجام آنچه من گفتم نیستی لطفا دیگر با من مشاوره نکن و پیگیر مساله نباش چرا که از نظر من برای تو راه دیگر انسانی و شعورمندانه وجود ندارد. همین و بس!
من حدود ۲/۳ سال كه علاقه شديدى پيدا كردم به يكى از خواهرهام، قبلا فقط نگاه جنسی بود اما الان حتى بدم نمى آد ازش بچه هم داشته باشم و نگاه جنسی به اون هم باز هم بيشتر شده درونم، ايشون همسر هم دارن، در اين چند ماهه اخير حتى شدت علاقه جنسی من به اون آنقدر بيشتر شده كه دلم مى خواهد حتى سکس اش را با مردِ دیگه ای ببينم، حدود چند ماهه پيش هم حتى يكى از دوستامو بدونِ اينكه دوستم مستقيم بدونه سر راهش قرار دادم كه بعدا با خبر شدم مثل اينكه با هم دوست شدن بدونِ اينكه همسرش بدونِه، اما هنوز روم نشده كه به دوستم بگم كه اون خانم خواهرمه و من اين كار و كردم اما دلم خيلى مى خواهد كه به دوستم بگم و بتونم جزئیات سکسشو بدونم و هم اينكه نميدونم بعد از ۲/۳ سال چطورى خودم ميتونم به خواهرم بگم و خودم رابطه جنسی باهاش داشته باشم، اگه راهنمايى بشم بطورِ منطقی براى هدفم خوشحال ميشم البته اگر اين حالت من بيمارى نيست، سپس از لطفِ تون.
جواب زیبا ناوک: کشش و تمایل جنسی به محارم هرچند نامعمول هست و از نورم های جامعه خارج ولی در طبیعت انسان بالقوه می توان این نوع کشش ها و تمایلات را هم پیدا کرد و دید و نمی توان پیشاپیش مهر بیماری بر کسی زد که به وجود چنین تمایلاتی در وجودش اقرار می کند. لفظ و مفهوم بیماری آنگاه معنا می یابد که بروز حس و اتفاقی در فردی یا تاثیرات آن در محیط اطرافش موجب ناراحتی و رنج و درد شود.
با این توضیحات کوتاه به بررسی معضل تو می پردازم.
اینکه به خواهرت کشش جنسی داری حتی می خواهی ازش بچه دار بشی تا اینجا مشکلی نیست چرا که همه در درون خودت هست ولی آنجائی مشکل ساز می شود که تو تنها با فوکوس و تمرکز بر کشش های جنسی ات برای تحقق عملی بخشیدن به خواسته و تمایل خودت از بازتابهای اجتماعی و محیطی و از پیامدهای این مرحله غافل و کور می شوی و تن به هر کار مخفیانه ای می دهی که شاید کمی این عطش جنسی ات فروکش نماید. اما ندیدن این پروسه در یک دایره وسیع تر، پیامدهای بی نهایت تخریب کننده شخصیتی برای خودت و خواهرت و دیگر نزدیکانت خواهد داشت.
خواهر تو اینک تنها نیست و در یک رابطه عاطفی و جنسی با فردی دیگر است که قطعا تو هم در آن رابطه بی تفاوت از نظر عاطفی نیستی.
تنها راه حل این معضل باز در بیان صریح و ابراز احساسات به خواهرت و نزدیکانت هست تا نقش عقل و شعور در این معضل جای پای خود را برای دخالت باز کند و این احساسات صرف نباشد که تعین کننده رفتارهای شما باشند.
مازیار! تا موقعی که تو شروع کننده هیچ رفتار خاصی در رابطه با خواهرت نباشی هیچ کس نمی تواند ترا به واسطه تفکرات و احساسات درونی ات محکوم کند. بر همین مبناست که تشویق دوستت به ارتباط با خواهرت و برنامه ریزی کردن برای این کار خطای رفتاری توست چرا که تو با دروغ و ترفند خواستی حتی غیرمستقیم از شنیدن روابط جنسی او به نوعی خودت را ارضا کنی و برایت زندگی او، خواسته او، روابط او و حتی پیامدهای این مسائل اصلا مهم نبوده. اینجاست که تو تنها خودت را می بینی و نیازهای جنسی ات را. همین نشان می دهد که چقدر تو از نظر فکری و شعوری نابالغ هستی و قدرت انتزاع مغز و ذهنت هنوز از کیرت فراتر نرفته است.
باری نتیجه مشاوره من برای تو اینست که ابتدا به خواهرت و آن دوستت تمام ماجرا بگوئی و دست از این مخفی کاری برداری.
در مرحله بعد با مادر و پدرت صحبت کنی و به آنها نیز این خواسته ات را بیان کنی و با همسر خواهرت نیز جداگانه در یک فضای دیگری.
اگر برایت سخت بود می توانی برای او نامه بنویسی که دوست نداری به این روابطی که برایت باارزش هستند خیانت کنی برای همین تمامی آنچه در دلت هست را برایشان بیان می کنی. می دانم هضم این مساله خیلی سنگین هست ولی آنها حق تصمیم در این رابطه دارند و چه بسا بعد از این ماجرا روابط خودشان را با تو تغییر دهند.
بهرحال چاره ای نیست جز صداقت و بیان واقعیت.
این مساله بقدری پیچیده است که تو هنوز باید به اولین مراحل فکر کنی یعنی بیان آنچه در وجودت هست و سکس با او و بچه دار شدن از خواهرت نمی گویم نامحتمل هست ولی بقدری دور هست که فعلا بهتر است تمام تمرکز خودت را برای پیشبرد مرحله اول بگذاری!
بعد از این مرحله و ملاحظه بازتابها و نتایج ما می توانیم تصمیمات دیگری اتخاذ کنیم. چنانچه قادر به انجام آنچه من گفتم نیستی لطفا دیگر با من مشاوره نکن و پیگیر مساله نباش چرا که از نظر من برای تو راه دیگر انسانی و شعورمندانه وجود ندارد. همین و بس!
30.1.2013 زیبا ناوک
0 دیدگاه:
Post a Comment