Monday, March 16, 2015
مرتضی از تهران دعوت به رواندرمانی گروهی و نظردهی جمعی
سلام زیباجان! من 28 سالمه و با یک خانم 41 ساله که پسری 20 ساله داره یک سال هست که رابطه داریم البته او از شوهرش جدا شده و با پسرش تنها زندگی می کنه با اینکه یک سال از رابطه مان گذشته چند روزی است که بهم می گه که من دیگه تو را نمی خوام و تو از من کوچکتری بهش گفتم چرا از اول این حرفو نزدی و با من رابطه برقرار کردی ولی هیچ جوابی نمیده من هم واقعا دوستش دارم و عاشقش هستم ولی اون حتی جواب اس ام اس ها و تلفنم را درست نمیده و فقط می گه نمی خوامت می تونید حالا راهنمائی ام کنید که من باید چی کار کنم که دوباره بتونم باهاش رابطه ام را خوب کنم ممنون میشم اگه بتونید کمکم کنید
جواب زیبا ناوک: اینکه این خانم از ابتدا این حرف را نزده که تو از او کوچکتری خوب اشتباه است چرا که به قول تو او از اول هم سن خودش را می دانست هم سن ترا ولی این اشتباه آنقدر بزرگ نیست که تو آن را ابزاری برای متعهد نمودن او و وادار کردنش برای تداوم ارتباط با خودت بسازی. شاید این خانم در این مدت زمان رابطه با تو متوجه شده تصوری که ابتدا از این رابطه داشته در واقعیت فرق می کند و قدرت فرموله کردن احساسات کنونی اش را به تو ندارد و لذا این تفاوت سنی را بهانه می آورد. در هرحال چرائی و علت این مساله آنقدر تعیین کننده نیست و دنبال آن رفتن بیهوده است و مهم الان حالت رنج و ناراحتی کنونی توست که باید برای آن کاری کرد. پیشنهاد من اینست که تو هیچ اصراری در ادامه رابطه با این خانم نداشته باشی و اساسا اصرار و تکرار و التماس را از قاموس زندگی ات پاک کنی و این تمرین را از همین رابطه شروع کنی. عزیزم وقتی او به اس ام اس ها و تلفن های تو جواب نمیده چرا اینقدر باز تماس می گیری؟ به خودت بگو که زندگی ادامه دارد و اگر این خانم نباشد خانم دیگری و دنیا پر از انسانهای زیبا و دوست داشتنی بسیاری است. وقتی کسی به تو می گوید «نمی خوامت هی نپرس چرا منو نمی خوای و ….» این مساله در وهله اول قبل از اینکه عقلی و منطقی باشد احساسی است و نخواستن و احساس کافی است برای عدم تداوم یک رابطه عشقی و عاطفی کما اینکه از سالها پیش شاید بیش از 40 سال باشد که دیگر در کشوری مانند آلمان برای صدور حکم طلاق و جدائی علل و دلایل آن را نیز جویا نمی شوند و عدم حس و تمایل طرفی را کافی می دانند که همین امر نشانه رشد فرهنگی این جوامع است و اگر تو این خانم را واقعا دوستش داری باید به همین نخواستن و احساس او ارزش قائل بشی و بگوئی باشه! عزیزم برو راحت باش و هر وقت باز دوست داشتی بیا! شاید تو به این دوری و فاصله نیاز داری! ولی بدان که من همیشه دوستت دارم!
احتمالا این خانم از تو و احساس زیاد تو سیر شده و خسته! و این طبیعی است و من حدس می زنم که تو با شدت تمایل و علاقه ات به او احساس خفگی دادی. پس رهایش کن و راحتش بذار! اگر تو در این مدت یک سال قشنگی ها و شادی های زیادی را به او هدیه کردی قطعا بعد از این فاصله باز او سراغت خواهد آمد و اگر هم نیاید باز حق اوست. چرا که این از فرهنگ غلط جامعه ماست که انسانها را وادار به انتخاب برای یکی ساخته است وگرنه اگر این انتخاب برای یکی نبود شاید او ترا هم در کنار افراد دیگری که خلاهای دیگر او را پر می کردند می پذیرفت ولی او جرات نمی کند این را ابراز کند. پس سخن کوتاه کنم که دوست عزیز! فعلا او را آزاد بگذار و رها و دنبال این باش که به طرق مختلف خودت را ریلکس کنی و از امکانات مختلف برای ایجاد روابط جدید استفاده کنی که بزودی این اندوه و ناراحتی تو رفع خواهد شد و تو دوستان و پارتنرهای زیباتر و بهتر از این خانم را پیدا خواهی کرد و آنگاه هست که او نیز بعد از مدت زمانی که از تو فشار و اصراری نبیند گرایش دوباره ای به سمت تو پیدا خواهد کرد.

0 دیدگاه:

Post a Comment

رهنمودهای زیبا ناوک

تماس با زیبا ناوک

zibanawak1@gmail.com 00491795737383

فیسبوک

آمار بازدیدکننده ها