Saturday, March 14, 2015
امید از ایران دعوت به رواندرمانی گروهی و نظردهی جمعی
سلام خانم زیبا
مشکلی دارم که به سکس هم مربوط میشه وشاید کسانی دیگه هم این مشکل رو داشته باشند که خودم کسانی رو میشناسم. ولی اونها به خاطر مسائل دینی و یا احساسی این مشکل براشون پیش اومده و انجام نمیدهند ولی من اعتقادات دینی ندارم یعنی بر اساس عقل و وجدان زندگی میکنم ،ولی من هم چنین مشکلی دارم.
ببیند مشکل من این که نمیتونم برای سکس از زنهای فاحشه که برای اونها احترام هم قائل هستم داشته باشم ومشکل بعدی من است که اصلا تا کسی رو دوست نداشته باشم نمیتونم نزدیک بشم و سکس رو در کنار روابط عاطفی و احساسی دوست دارم و از طرف دیگه بی نهایت برای زن هم آزادی قائل هستم و تعصب ها مردان ایرانی که از دین و عرف شکل گرفته رو ندارم و در کنار اون بسیار وفادار هستم به کسی که برای خودم باشه و نیازی نمیبینم که وقتی کسی رو دوست دارم و سکس خوبی داره بخواهم دنباله تنوع باشم
الان که بالای چهل سال دارم و مجرد هستم دیگه خودم رو شناختم
الان به مشکل خوردم .چون دیگه دوستی های پایدار و ازدواج و داشتن معشوقه پایدار نیست حالا خوب و یا بد این مطلب مهم نیست ولی الان نمیتونم نزدیک بشم به زنی و مدتها میشه که سکس ندارم و خودم رو کنترل میکنم
میخوام من رو راهنمائی کنید که چطور بتوانم این حالت رو در خودم ایجاد کنم که به زنان متعدد نزدیک بشم و سکس رو جایگزین احساس و تعهد و دوست داشتم بکنم چون دیگه چنین چیزهائی در ایران نیست
و عشق متنوع و در واقع همه چیز زن بشه برای من فقط یک فیزیک در واقع همین میشه فکر کنم مطلب من چطور خودم رو عادت بدهم که زن برای سکس باشه و بعدش برای خودم زندگی خودم باشه چون خیلی دارم اذیت میشم و با اینکه سکس خوبی دارم و حشری هستم ولی باید عوض بشم و از این تنهائی و نداشتن سکس دور بشم که در درچه اول باید احساس و کنار گذاشت بسیار لطف میکنید که راهنمائی کنید با تشکر از شما
علیرضا از تهران
من خودم آدم وفاداری هستم و انتظار دارم که طرف من هم وفادار باشه اما این روزا همچین دختری پیدا نمی کنم تکلیفم چیه؟ نمی تونم دیدگاهم را عوض کنم.
جواب زیبا ناوک به امید و علیرضا: تعریف ما از وفاداری از آنچه تا به امروز یاد گرفته ایم یعنی زن با مرد دیگری نباشد یا مرد با زن دیگری نباشد یک تعریف بسیار سطحی القائی و کلیشه ای است لذا من ابتدا یک تعریف از این واژه ارائه می دهم بعد به مساله شما دو نفر می پردازم.
وفاداری یک حس زیبای همراه با احترام به فرد مقابل مان در زندگی است که این فرد می تواند شریک زندگی، شریک کاری، شریک دیگر روابط دوستی مان باشد. لازمه همزیستی انسانی، دخالت شعور و عشق در رفتارهای اجتماعی ماست. شعور و تعقل به ما این توان را می دهد که برای حفظ یک رابطه سالم و بانشاط، احترام به فرد مقابل داشته باشیم که صداقت و درستی و بیان احساسات و خواسته های فردی و نیز احترام به خواسته ها و نیازهای طرف مقابل لازمه این امر می باشند. وفاداری حفظ این اصول و احترام به ضرورت های عینی یک رابطه انسانی است.
زمانی که یک زن یا مردی علیرغم داشتن همسر نیاز به ارتباط با دیگری پیدا می کند این نه خیانت است نه عدم وفاداری چرا که این نیاز و حس بدون دخالت اراده فردی از وجود او برخاسته است و هیچ کسی نمی تواند او را به واسطه این حس و نیاز محکوم سازد امری که بسیار نابحق در جامعه ما محکوم میشود. اما عدم وفاداری و خیانت آنگاه برجسته می شود که این زن یا مرد این احساس و نیازش را در یک سیر شعورمندانه به شریک یا دوست خود بیان نمی کند و بدون احترام به این رابطه یک طرفه تصمیم می گیرد و برای رفع نیاز خودش به هر کاری دست می زند. در زمینه مالی بدون مشورت و گفتگو با شریک اش، برای پولی که متعلق به شریک او نیز هست تصمیم می گیرد یا آن را به یک استفاده ای می رساند و … و در روابط عاطفی و عشقی نیز بدون در نظر گرفتن احساسات طرف مقابل براحتی قراردادها و تعهدات خودشان را زیرپا گذاشته و یک طرفه با فوکوس روی نیاز فردی خود و بی اعتنا به طرف مقابل تصمیماتی را اتخاذ می کند. این نوع رفتار اجتماعی عدم وفاداری خوانده می شود.
علیرضا و امید! شما اگر هر دو به این ویژگی وفاداری با این تعریفی که ارائه دادم، آراسته هستید به خودتان غره شوید که یک گام به تعالی در رفتارهای انسانی رسیده اید و مطمئن باشید که از این آراستگی تان قبل از هر کسی خود شما لذت اش را می برید و همواره نیز در پیشگاه قاضی درون تان سربلند و سرافراز می مانید نه بدهکار!
برای همین تلاش نکنید دیگرانی که به این اصول روابط انسانی احترام و ارزشی قائل نیستند آنها را با نصیحت و ارشاد عوض کنید یا قانع شان کرده و به راه راست هدایت کنید؟؟!! بلکه شما تنها با تنظیم روابط خودتان با چنین افرادی قادر خواهید بود که آنها را نیز ضرورتا به جائی بکشانید که خودشان را با شما هماهنگ کنند.
و اینکه امید! تو نمی توانی با یک زن فاحشه تنها برای رفع نیاز جنسی خودت و رفع نیاز مالی آن زن ارتباط برقرار کنی این نیز نشانه قدرت توست نه ضعف تو! چرا که اختیارت در کیر تو نیست بلکه در اراده فردی تو عقل و احساس والای انسانی نیز دخیل شده اند. ارضای جنسی صرف و خالی کردن خود بدون یک رابطه احساسی قشنگ، بدون ارزش گذاشتن به طرف مقابل و حتی فاحشه ها را نیز ابزار رفع نیاز خود دیدن نه برای تو و نه برای دیگری شادی بخش نبوده و در نهایت نیز حاصلش جز تخریب شخصیت طرفین نخواهد بود.
تو با این احساسات و تکامل روحی که یافتی خوشبختانه ضرورتا دیگر نمی توانی به مرحله نازلتری عدول کنی، بسان کوری که بینا شد که نمی توان حتی با گرفتن چشمانش لذت بینائی و دریافت را از او گرفت. تو نمی توانی زن را تنها به عنوان یک ابزار سکس و جسم فیزیکی ببینی چرا که به این فهم و دریافت رسیدی که زن ورای این معناست و تنها کشتزاری برای مردان نیست. بر همین مبناست که تو بدنبال عشق و محبت هستی و با این ادراک و احساساتت، خودت را در محیطی که همه معامله گر شده اند تنها و بی کس می بینی و خسته شدی از این در انزوا ماندن! غافل از اینکه هستند هرچند قلیلی زنان و مردان حقیقت جو و تشنه عشق در میان هزاران انسان نماهای غرق در ظواهر زندگی.
و همین متن تو و علیرضا نقطه آغازی است برای ارتباط با کسانی که دنیا و انسانها را در معنائی والاتر از دید چشمان ظاهری شان می بینند.

زیبا ناوک 5.2.2013

0 دیدگاه:

Post a Comment

رهنمودهای زیبا ناوک

تماس با زیبا ناوک

zibanawak1@gmail.com 00491795737383

فیسبوک

آمار بازدیدکننده ها