مهدی از تهران دعوت به رواندرمانی گروهی و نظردهی جمعی
سلام زیبا جون ممنون از پیام هات.. با خانمی آشنا شدم که حدودهفت ماهیست ازدواج کرده و قبل ازدواج دو سال بوده که همدیگر و میشناختن خانواده دختر مخالف ازدواج ایشان بودند. بهر حال به خواسته دختر و پسر ازدواج کردند و خانواده اش به دختره گفته که دیگه خونه من هیچوقت نیا اما الان پسره زندگیه مشترک ترک کرده …….حالا دختره نگران سرزنش خانواده و اطرافیان است از طرفی احساس تنهایی و نگران آینده اش و شب و روز غصه خوردن خانه نشین شده و …..آیا چه راه حلی برای ایشان دارید
جواب زیبا ناوک: این دختر اگر یک مدت تنها بمونه و خانه نشین بشه خوبه چون کمی فکر می کنه و به خودش میاد که دیگر نه گدائی خانواده و پدر و مادرش را بکند نه گدائی مردی که او را ترک کرده بذار یک کم با خودش باشه و یک مدت پیشش نرو و دلداری و ترحم بهش نکن!
پسره هم رفته که رفته هر کس آزاد بره و آزاد هم هست بمونه. حتما دوست داشته که از این خانم فاصله بگیره.
این دخترخانم هم از ابتدا باید یاد بگیره که به خودش متکی باشه نه به دیگران و زندگی اش را خودش بگرداند. مگر اینکه بخواهد مثل یک ضعیفه تا آخر متکی به دیگران که ابتدا متکی به والدین بعد هم متکی به مردش باشه؟؟؟!!!
اگر چنین زنی هست من پاسخگویش نیستم همان بهتر که بره ملاهای مسجد مشکلش را حل کنند!!!
آخر تا کی گدائی محبت از دیگران تا کی؟
کی می خواهیم ما زن ها آنقدر مستقل شویم و اعتماد به نفس پیدا کنیم که به دیگران تکیه نکنیم.
این زن اگر فاحشگی کند بهتر از گدائی محبت از همسرش یا پدر و مادرش هست چرا که حداقل با فاحشگی به بدن و نیروی خودش تکیه کرده است نه دیگران.
پس لطفا بذار این دختر کمی گریه کنه و غصه بخوره شاید که کمی به خودش بیاد. من اگر با چنین زنی برخورد کنم نه تنها دلداری اش نمیدم شاید که برخورد تندی هم باهاش داشته باشم. چون واقعا حوصله چنین ضعیفه هائی را اصلا ندارم.
هرچند ما در این فرهنگ زجرطلبی که بزرگ شده ایم جلب ترحم و گدائی وسیله اصلی امرار معاش و زندگی مان شده است از مادربزرگ ها و پیرها و بچه ها و میانسال هایمان گرفته تا …..
شعر "دیگر گدائی نمی کنم" من را برای این دختر خانم بخوان و مقاله "فرهنگ زجرطلبی" ام را خودت مرور کن!
بعد هم بهش بگو یک زمان به دلخواه خودت با این پسر ازدواج کرده بودی خوب کاری کرده که حداقل به ندای دلت پاسخ داده بودی حالا هم که او رفته که رفته! زندگی ادامه دارد و پسر و مرد خوب به اندازه کافی هست. نگران نباش! که یکی از این مردهای خوب خود تو می تونی باشی مهدی!
از طرف دیگر بهش بگو خوشحال هم باش که دیگر دختر باکره نیستی که دنگ و فنگ و مزخرفات آن را به یدک بکشی. پس وقتی خوب به ماجرا نگاه کنی شرایط این دختر در مجموع بد نیست و جای ناله و زاری ندارد. هر کس هم خواست از این به بعد پیش تو گریه و زاری کند بهش بگو بره مسجد یا روضه امام حسین!
زیبا ناوک 31.10.2012
سلام زیبا جون ممنون از پیام هات.. با خانمی آشنا شدم که حدودهفت ماهیست ازدواج کرده و قبل ازدواج دو سال بوده که همدیگر و میشناختن خانواده دختر مخالف ازدواج ایشان بودند. بهر حال به خواسته دختر و پسر ازدواج کردند و خانواده اش به دختره گفته که دیگه خونه من هیچوقت نیا اما الان پسره زندگیه مشترک ترک کرده …….حالا دختره نگران سرزنش خانواده و اطرافیان است از طرفی احساس تنهایی و نگران آینده اش و شب و روز غصه خوردن خانه نشین شده و …..آیا چه راه حلی برای ایشان دارید
جواب زیبا ناوک: این دختر اگر یک مدت تنها بمونه و خانه نشین بشه خوبه چون کمی فکر می کنه و به خودش میاد که دیگر نه گدائی خانواده و پدر و مادرش را بکند نه گدائی مردی که او را ترک کرده بذار یک کم با خودش باشه و یک مدت پیشش نرو و دلداری و ترحم بهش نکن!
پسره هم رفته که رفته هر کس آزاد بره و آزاد هم هست بمونه. حتما دوست داشته که از این خانم فاصله بگیره.
این دخترخانم هم از ابتدا باید یاد بگیره که به خودش متکی باشه نه به دیگران و زندگی اش را خودش بگرداند. مگر اینکه بخواهد مثل یک ضعیفه تا آخر متکی به دیگران که ابتدا متکی به والدین بعد هم متکی به مردش باشه؟؟؟!!!
اگر چنین زنی هست من پاسخگویش نیستم همان بهتر که بره ملاهای مسجد مشکلش را حل کنند!!!
آخر تا کی گدائی محبت از دیگران تا کی؟
کی می خواهیم ما زن ها آنقدر مستقل شویم و اعتماد به نفس پیدا کنیم که به دیگران تکیه نکنیم.
این زن اگر فاحشگی کند بهتر از گدائی محبت از همسرش یا پدر و مادرش هست چرا که حداقل با فاحشگی به بدن و نیروی خودش تکیه کرده است نه دیگران.
پس لطفا بذار این دختر کمی گریه کنه و غصه بخوره شاید که کمی به خودش بیاد. من اگر با چنین زنی برخورد کنم نه تنها دلداری اش نمیدم شاید که برخورد تندی هم باهاش داشته باشم. چون واقعا حوصله چنین ضعیفه هائی را اصلا ندارم.
هرچند ما در این فرهنگ زجرطلبی که بزرگ شده ایم جلب ترحم و گدائی وسیله اصلی امرار معاش و زندگی مان شده است از مادربزرگ ها و پیرها و بچه ها و میانسال هایمان گرفته تا …..
شعر "دیگر گدائی نمی کنم" من را برای این دختر خانم بخوان و مقاله "فرهنگ زجرطلبی" ام را خودت مرور کن!
بعد هم بهش بگو یک زمان به دلخواه خودت با این پسر ازدواج کرده بودی خوب کاری کرده که حداقل به ندای دلت پاسخ داده بودی حالا هم که او رفته که رفته! زندگی ادامه دارد و پسر و مرد خوب به اندازه کافی هست. نگران نباش! که یکی از این مردهای خوب خود تو می تونی باشی مهدی!
از طرف دیگر بهش بگو خوشحال هم باش که دیگر دختر باکره نیستی که دنگ و فنگ و مزخرفات آن را به یدک بکشی. پس وقتی خوب به ماجرا نگاه کنی شرایط این دختر در مجموع بد نیست و جای ناله و زاری ندارد. هر کس هم خواست از این به بعد پیش تو گریه و زاری کند بهش بگو بره مسجد یا روضه امام حسین!
زیبا ناوک 31.10.2012
روضه ...یعنی خریت.
ReplyDelete