فریبرز از اصفهان و مرتضی از بندرعباس دعوت به روان درمانی گروهی و نظردهی جمعی
سلام خانم ناوک عزیزفریبرز هستم 26 ساله و متاهل از اصفهان
راستش من مدت زیادیه ( حدود 2 سال) که بسیار دلم می خواد با یکی از خانم های متاهل فامیل یا دقیقتر بگم زن برادر خانمم که 7 -8 سال از من بزرگتره و دو تا هم بچه داره ، سکس داشته باشم راستش اولش به این خاطر خودمو خیلی سرزنش می کردم و سعی می کردم فراموشش کنم ولی هر چی سعی کردم نتیجه معکوس داشت
من دانشجوی فوق لیسانسم و همسرم هم خیلی دوست دارم ولی این تمایل هم در من خیلی قویه: تو آخرین برخورد من و این خانم وقتی به همراه خانمم 3 نفری بیرون رفته بودیم من سعی کردم خانمم جلوتر از من و این خانم راه بره و من دستمو دور کمر این خانم گذاشتم به شکل حامیانه و این خانم هم هیچ عکس العملی نشون نداد
این کارو اونروز چندین بار انجام دادم و متوجه شدم این خانم اگه نگم از این کار من لذت می برد حداقل می تونم بگم بدش هم نمیومد و تعاملاتش بعد از این قضیه یکم با من راحت تر و صمیمانه تر از قبل بود. من این موضوع تمایلم به این خانمم رو به همسرم هم گفتم و اونم هرچند از قبل بو برده بود ولی برای اینکه می دونست خودشو خیلی خیلی بیشتر از هر کسی دوست دارم و تمایلم به این خانم فقط جنبه جنسی داره مخالفتی نکرد و خانمم فقط بهم گفت مواظب باش چون این خانم خیلی افریتست و ممکنه یه شر برات درست کنه حالا سئوالم اینه من چطوری و با چه روشی که کمترین خطر رو داشته باشه به این هدفم برسم؟ راستش می ترسم به این خانم بگم و صاف بره به شوهرش و دیگران بگه و برام دردسر درست کنه. لطفا راهنماییم کنید .
جواب زیبا ناوک: مشابه چنین مشاوره ای را من تقریبا زیاد داشتم و دارم و اساس جواب
برای همه آنها یکی هست. مورد دیگر هم در باره فردی بود به نام مرتضی از بندرعباس که مایل به ارتباط با زن برادرش بود که همسر این زن از همسرش ارضا جنسی نمی شد و مرتضی هم از من راهنمائی می خواست که آیا این دو با هم ارتباط برقرار کنند یا نه؟ که در اینجا به هر دوتان پاسخ می دهم.
ببینید دوستان! ارتباط جنسی هم مانند غذا خوردن یک بخش زیبائی از روابط انسانی است ولی همانگونه که خوردن یک تکه نان دزدی بله حتی یک تکه نان دزدی می تواند کل زندگی یک فردی مانند ژان وان ژان را به نابودی بکشاند، یک رابطه نادرست جنسی هم که شاید لحظه ای نشاط آور باشد می تواند همین پیامد و شاید بدتر از آن را موجب شود.
ما انسانها در یک جامعه مدنی زندگی می کنیم و این جامعه چه ما بخواهیم چه نخواهیم یک قوانینی اجتماعی و عرفی و ....دارد که عدم توجه ما به آنها موجب بسیاری از نارسائی های زندگی ما می شود این امر به معنای تائید یا قبول داشتن این قوانین نیست ولی برای نفی آنها و تسریع در زوال این قوانین نادرست هم ما باید روش هائی داشته باشیم که نهایتا به تخریب زندگی خودمان منجر نشود. این همانا شناخت کلیدهای همزیستی درست و مسالمت آمیز و بانشاط با انسانهای دیگر در یک زندگی اجتماعی است.
حال با این کوتاه توضیح برمی گردم به مشاوره شما
از اینکه تو به زن برادر خانمت تمایل جنسی داری محکوم نیست و تا زمانی که این حس تو در درون خودت هست ایرادی ندارد ولی برای جامه عمل پوشاندن این حس باید که تو شعور و عقلت را هم به کار بگیری تا این به درستی و بدون آسیب رسانی به خود و خانواده ات و دیگران پیش برود.
اینجاست که هر گونه تصمیم عملی برای این حس نه فقط به تو بلکه به خانم تو به زن برادر خانم ات و به برادر خانم ات هم مربوط می شود و شما چه بخواهید چه نخواهید باید با هم پیش بروید تا عدالت در همین اجتماع کوچک شما برقرار شود و گرنه تو محکوم خواهی شد.
اینکه به خانم خودت این احساست را بیان کردی کار بسیار خوبی کردی و جالب که خانمت عکس العمل منفی نشان نداده است. اینکه هم حس می کنی ان خانم بی تمایل نیست یک گام دیگر است هر چند تو باید خیلی صریح و واضح حس و نیاز خودت را به او بیان کنی تا او حق تصمیم در باره تو داشته باشد و برای هرگونه تماس بدنی هم، تمایل او ضروری است و گرنه تو باید پاسخگوی رفتارت در برابر هر تعرض بدنی باشی. و اما آنچه شاید مشکل ترین گام به نظر بیاید بیان این احساس و تمایل به همسر این خانم هست که یعنی برادرخانم خودت که این کار هم اجتناب ناپذیر است و باید با او هم در این رابطه حرف بزنی این همان نکته ای بود که من هم تلفنی به مرتضی از بندرعباس گفتم که برای ارتباط جنسی با همسر برادرش ابتدا باید با برادرش گفتگو داشته باشد.
می دانم که این امر برای امثال شما از محالات به نظر می آید ولی شاید باور نکنید که بسیار مردانی هستند که دوست دارند زنان شان با مردان دیگری هم ارتباط داشته باشند و آنها حتی تماشاگر آن. من در اروپا خودم از بسیاری این را شنیدم که چنین درخواست هائی از آنها شده است. پس کافیست که احساسات و نیازها بیان شوند تا زوایای جدیدی در این روابط برای شما روشن شوند. چنانچه این کار برایتان سخت باشد می توانید با داشتن یک فاصله ای مثلا با تلفن یا با نامه این افراد مانند برادر یا برادر خانم تان را در جریان این مسائل بگذارید. در غیراین صورت رابطه با یک غده چرکی روانی پیش خواهد رفت که هر روز آسیب اش بدتر خواهد شد.
شما هنوز با این افراد ارتباط بدنی و جنسی پیدا نکردید و هیچ محکومیتی برای شما در داشتن این احساسات و نیازهایتان نیست. در ضمن شما می توانید برای تسهیل این روابط و پیشبرد اهدافتان از مقالات و مشاوره های من و دیگر پست هایم در وبلاگم برای بحث و گفتگو در باره سوژه های مختلف و دریافت بازتابها و واکنش ها استفاده کنید.
زیبا ناوک 21.3.2013
This comment has been removed by the author.
ReplyDelete