سلام خانم nawak، يك مسأله اى برام پیش اومده و از شما همفكرى ميخوام، من ساسان هستم، ۱۹ سلام، ۳-۴ سال بود كه همش ميرفتم تو سايت هاى سكسى و داستان سكسى ميخوندم، راستش چيزى كه خيلى نظرمو جلب كرد دستان هايى بود كه راجب سكس با مامان بود، من مامانم الان ۴۱ ساله شه، هم خوشگل هم خوش هيكل، خلاصه بد از مدتى نظرم راجب مامانم عوض شد، دوست داشتم باهاش سكس كنم.

سرتون را درد نميارم، خلاصه من تو اين ۳-۴ سال با كلى ترفند و زحمت موفق شدم مامانم را راضى كنم كه با هم سكس كنيم، ولى الان يه مشكلى هست، اونم بابام، اگه با مامانم سكس كنم خوب یک جورائی به بابام خيانت كردم دیگه اين مسأله همش اذيتتم ميكنه، با خودم ميگم انوقت دیگه روم نميشه تو چشاش نگاه كنم، از طرفى هم واقعا نميتونم از سكس با مامانم بگذرم، خلاصه اين وسط موندم، با كسى هم كه نميشه مطرح كرد و كمك خواست، اين بود كه مزاحم شما شدم و ميخواستم بدونم نظرِ شما چيه؟ من چى كار كنم؟جواب زیبا ناوک: تنها راه حل صداقت و ابراز صریح احساسات در جمع خانوادگی تان هست. می دانم که این ابتدا خیلی سخت به نظر می رسد ولی برای اینکه این موضوع پیامدهای روحی روانی عذاب آور و … نداشته باشد باید اصولی قدم برداشت و به کمک همدیگر راه حلی پیدا کنید. پدر و مادر قبل از هر موقعیت دیگری دوست واقعی شما باید باشند و در واقع ساسان تو می توانی از عشقی که پدر و مادرت به تو دارند استفاده کنی و حالات روحی ات را به آنها بیان کنی. چند تا نفس عمیق بکش بعد برای پدرت یک نامه بنویس که در یک رابطه و مساله جدی می خواهی با او صحبت کنی و در این صحبت هم حتما لازم می دانی که مادرت هم حضور داشته باشد. بعد از این مرحله و دیدن بازتابها و بررسی واکنش ها می توانیم برای قدم های بعدی تصمیم بگیریم.