یک خواهر و برادر دعوت به روان درمانی گروهی و نظردهی جمعی
من ۲۲ سالمه و يه خواهر دارم كه ۲۰ ساله شه ما حدود ۲ سالى هست كه از رابطه خواهر و برادرى در آمديم و عاشقانه همديگر رو دوست داريم و تو اين ۲ سال هم با هم رابطه داشتم و حتى بکارت خواهرم تو اينرابطه از بين رفت.
الان بعد از ۲ سال ما واقعا همديگر رو دوست داريم ولى نمی دونيم اينو چه جورى عنوان كنيم. ما دوست داريم با هم يه زندگى مستقل داشته باشيم ولى نمی دونيم از كجا و چه جورى اين مسئله رو به خانواده مان بگيم خواهشاً کمک مان كنيد با تشكر شروين
هرچند برخورد به این مساله به این راحتی نیست و تو و خواهرت با معضل بزرگی روبرو هستید اما هیچ مشکلی در این جهان نیست که آسان نشود و اگر شما واقعا عاشق همدیگر هستید و می خواهید با هم زندگی کنید. باید خودتان را برای رویاروئی با این معضل عدیده آماده کنید. اما بررسی این مساله از زوایای مختلف:
ابتدا لازم می دانم این را روشن کنم که این گرایش در ذات خودش طبیعی است و بسیاری از ماها در دوران های مختلف زندگی مان این احساسات را تجربه کرده ایم ولی به علت تابو بودن این ها و ممانعت های شدید مذهبی و اخلاقی بسیاری از ما جرات بیان و ابراز آنها را نداریم. من خودم نیز اولین کسی که عاشقش شده بودم برادر بزرگم محمدباقر بود و متاسفانه برادرم به علت آگاهی از این عشق و علاقه وافر من به او، همیشه من را از خودش بشدت دفع می کرد و برای اینکه به او نزدیک نشوم با من بدرفتاری کرده و از من دوری می نمود. با تمام این احوال من بعدها حتی علنا اقرار کرده بودم که می خواهم با کسی ازدواج کنم که شبیه برادرم محمدباقر باشد.
همسر اولم علی رضائی نیز که من در سن 21 سالگی و او در سن 23 سالگی با هم ازدواج کردیم بوضوح به من این احساس خودش را ابراز کرده بود که از آنجائی که من شبیه خواهرش سیاره هستم عاشق من شده است و این دو خواهر و برادر، علی و سیاره دیوانه وار همدیگر را می پرستیدند.
به عبارتی می توان گفت که عشق خواهر و برادر از دیرباز وجود داشته و از عشق های بسیار عمیق بین انسانهاست. حتی در برهه ای از تاریخ، در بین فراعنه مصر رسم ازدواج خواهر با برادر رایج بود که دلایل آن خود جای بحث خاصی می طلبد.
عشق مادر به پسر و پسر به مادر و در رابطه ای فراتر سکس و رابطه جنسی این دو با هم نیز در طول تاریخ وجود داشته است و امری غریب نیست و در دوره ای از زمان تا جائی که یادم می آید گویا باز در کشور مصر بود که مادران این کار را برای آموزش بهتر سکس به فرزندان پسر خود و آشنائی آنها با امر سکس انجام می دادند و از آنجائی مادر و فرزند به همدیگر اعتماد کامل داشتند این رابطه جنسی تاثیر منفی بجای نمی گذاشت و پسران هم در آینده با تجربه بهتری به پارتنرها و شریکان جنسی برخورد می کردند.
با این توضیحات کوتاه می توان گفت که این روابط عشقی و جنسی در ذات خود بلامانع اند و طبیعت این تمایزات قائل شده از طرف بشر مانند محارم را نمی شناسد و اینها زائیده جوامع مدنی است که به مرور با رشد و تکامل اجتماعی بشر و پیدایش آئین ها و مذاهب و مکاتب و …. و در پی آنها قوانین اجتماعی مختلف مذهبی و اخلاقی و …نیز بوجود آمده اند که در هر شرایطی بنا شدت و حدت این قوانین برخوردهای گوناگونی نیز نسبت به انسانهای آن جوامع صورت می گرفت و می گیرد.
در نگاهی عمیق به طبیعت و کائنات می توان دید که ارزش گذاری بین خیر و شر و خوب و بد و درست و غلط در طبیعت وجود ندارد و سنگ ریزه ماسه هیچ ارزش بالاتری نسبت به الماس درخشان ندارد و هر دو در طبیعت باارزشند و مصداق همین امر را می توان در دنیای حیوانات دید که شیر خود را سلطان جنگل نمی داند و کرم خاکی نیز خود را بی ارزش نمی پندارد.
به همین نسبت در روابط جنسی حیوانات نیز ارزش گذاری خاصی وجود ندارد. حیوانات شرم و حیا را نمی شناسند و برای جفت گیری خودشان با غذا خوردنشان تفاوتی قائل نیستند. در بسط این مبحث است که خروس با دختر خودش نیز جفت گیری می کند و مرغ برای جقت گیری با پسرش تفاوتی با پدر آن پسر قائل نمی شود.
باری برای طبیعت و کائنات ارزش گذاری بی معناست و این ارزش گذاری های خوب و بد و درست و نادرست و …. همه مختص تفکرات انسانهاست و زائیده قدرت های انتزاع او در به کارگیری شعور. که این امر ضمن اینکه انسان را خالق و قادر و اشرف بر مخلوقات دیگر کرده است ولی به همان میزان جنبه های مثبت اش، پتانسیل جنبه های منفی را نیز بالا برده است. چرا که اساسا خود بشر خالق و ایجاد کننده این ارزش ها و خوب و بدها بوده است.
اما تا به کی این ارزش گذاری های انسان ادامه خواهد داشت و آیا روزی انسان با طبیعت در این ارزش گذاری ها همسو خواهد گشت یا نه؟
بله! انسان در گذر از جامعه مدنی و گذر از مدنیت به فرازی بالاتر نیز خواهد رسید فرازی که در آن با طبیعت یک سو خواهد شد و شعور او با شعور طبیعت و کائنات در هم خواهد آمیخت و آن همان بهشتی است که انسانها در آرزوهایشان از آن یاد کرده اند که روزی این بهشت روی زمین بوجود خواهد آمد.
ولی برای رسیدن به آن ایده آل انسانها شعور و قدرت فکر انسانها آنقدر و آنقدر باید بالا و بالا و بالاتر رود که حتی انسان بی نیاز از فکر گردد و آنجاست که او وارد بهشت خواهد شد و در آن بهشت هیچ تمایزات و تفاوتهائی نخواهد بود از جمله برای عشق و سکس که برای سکس و عشق هیچ کس و هیچ چیزی مانعی نخواهد بود.
برای رسیدن به آن ایده آل ها که زمان آن دیر و دور نیز نیست در وهله اول باید پرده ها را از قلب ها و دلها و درون های خودمان کنار بزنیم و خودمان باشیم، خودمان را دوست داشته باشیم، همان گونه که هستیم خودمان را بپذیریم با تمام احساسات و گرایشات هر چند به ظاهر غیرنرمال مان و بیان کنیم حرفهای دلمان را و ابراز کنیم احساسات درون مان را و از طرفی شنوای حرفهای دیگران و ابراز احساسات آنها شویم بدون ارزش گذاری و درست و نادرست خواندنشان.
و این بزرگترین گامی است که برای این راه باید برداریم و شما دو خواهر و برادر نیز که عاشق همدیگر هستید بباید از خودتان شروع کنید و احساسات و گرایشات خودتان را بیان کنید و این کار را از خانواده و نزدیکان و دوستان خودتان شروع کنید تا بعد از گذر از مرحله برخوردهای گفتاری برای ورود به مرحله دیگر برخوردهای رفتاری برنامه ریزی کنیم.
زیبا ناوک 22.9.2012
امام خمینی: « سعی کنید تا جوان هستید خصلت های بد در وجودتان ریشه ندواند ، زیرا با گذشت عمر این خصلت ها راسخ می شود و انسان به حالی می رسد که رهایی از دست این خصلت ها امکان پذیر نیست. تا جوان هستید به عبادات و خصلت های خوب ، خودتان را عادت بدهید».
ReplyDeleteبرداشت هایی از سیره امام خمینی ؛ ج5 ، ص 189
سعی کنید مثل این زنه نویسنده سایت نباشید وگرنه زندگیتون برفناست . همون طور که زندگی خودش داغون شده میخواد دیگران هم از این نابودی بی بهره نباشن . حواستون باشه به حرفش گوش نکیند
واقعا برای آدمی مثل این خانم فقط باید تاسف خورد خودش میدونه که وضع زندگیش چه قدر اسف باره و در چه شرایط بد و بیمارگونه ذهنی زندگی میکنه و نمیتونه پاکی دختران این سرزمین روببینه ......واقعا که خیلی حقیری .....
ReplyDeleteThis comment has been removed by the author.
ReplyDeleteسلام کیرم شقه☺😂ناوک بیا بساک
ReplyDeleteسلام کیرم شقه☺😂ناوک بیا بساک
ReplyDelete