امیررضا از مشهد دعوت به روان درمانی گروهی و نظردهی جمعی
زیبا ناوک! من ضمن اینکه دوست دارم که در رابطه جنسی مفعول واقع شوم چه از طرف زن چه از طرف مرد، تمایل شدیدی نیز به این دارم که شریک جنسی ام، نه تنها من را شدیدا مورد تحقیر و آزار و فحش و بد و بیراه قرار دهد بلکه تا حد مجروح شدنم من را بزند. تحلیل ش
ما از این حالت من چیست و آیا من غیرعادی و یک بیمار روحی روانی ام که باید درصدد معالجه خودم بربیایم؟ این حالت های من باعث شده که من بندرت شریک جنسی مطلوب خودم را پیدا کنم و به نظر شما آیا من می توانم یک ازدواج معمولی داشته باشم؟ جواب زیبا ناوک: اووووووه چه سوال پرمطلب و پرمحتوائی که هر بخش آن خود یک بحث خاصی است و جای پرداختی برای خود می خواهد ولی در این کوتاه متن امیدوارم که بتوانم مختصر جواب های مطلوبت را به تو بدهم.
ابتدا به قسمت اول سوال تو می پردازم که گفتی دوست داری مفعول باشی، چه از طرف زن چه مرد. از نظر من تمایل به مفعول قرار گرفتن به عنوان یک مرد نه تنها اشکالی ندارد بلکه یک نیاز جنسی هر انسان است و انسان بودن اصل وجود توست نه مرد بودن و نه آنچه از کودکی به تو آموخته اند که باید مرد باشی و فاعل و بتونی خوب بکنی! نه!
در یک رابطه جنسی عاشقانه فاعل و مفعول بودن اصل نیست و انسان عاشق هرگز به این فکر نمی کند که فاعل هست یا مفعول و اساسا در یک رابطه عاشقانه فکر و تفکرات و این بودن ها و آن بودن ها و بایدها و نبایدها کنار می روند و عشق و محبت انسانی و احساس قشنگ حرف اول را می زند نه اثبات امری، در این رابطه یکی از کلیپ های من» زیبا چرا تو به پیرمردها گرایش داری؟» روشنگر مباحث مطرح شده هستند.
پس مفعول بودن خودت را نکوهش نکن که این بخشی از نیازهای روحی انسان است اما اگر فقط بخواهی مفعول باشی این نشانه ای از کمبودهای روحی ست و زیبائی یک رابطه جنسی در سیال بودن و متنوع بودن رابطه است گاه فاعل، گاه مفعول، گاه رو، گاه زیر و ….. و اگر چنین باشد که همیشه در موضع مفعول دوست داشته باشی بمانی نیاز به یک تراپی و رواندرمانی در زمینه های مختلف شخصیتی ات داری که به مرور وزنه فاعل بودن تو نیز تقویت شود. در این رابطه دکلمه و شعری دارم از کتاب عادتی؟! عادتی؟! عادتی؟! «دوستی داشتم ابنه ای» که بد نیست این شعر را هم گوش کنی که به رابطه دو هم جنسگرا اشاره شده است.
اما قسمت بعدی سوالت در باره سکس خشن و تمایل به فحاشی شنیدن از پارتنر جنسی ات باید بگویم هر چند این شکل رابطه معمول نیست ولی موارد مشابه تو نیز نادر نیستند و من نیز مواردی برای مشاوره در این رابطه داشتم.این حالت را هم نمی توان الزاما بیمارگونه نامید مگر در مواردی که به خود انسان یا دیگری آزاری رسانده شود و نشاط و شادی و امنیت زندگی کاهش یابد.
اساسا رابطه جنسی انسانها نمائی یا آینه ای از شخصیت های واقعی انسانها هستند. انسانی که در محیط کاری اش کامل سربزیر و آرام دیده می شود می تواند در رختخواب شدیدترین رفتارها را از خود نشان دهد و برعکس …. این بحث «رابطه جنسی آینه شخصیت واقعی انسان» یک پرداخت مجزائی لازم دارد ولی در مورد تو به نظرم جای نگرانی نیست و به خودت القا نکن که وااااای من بیمارم و روانی! نه!
در درون هر انسانی کم و بیش یک نوع تمایل به مازوخیسم وجود دارد که این حالت تو هم باز ناشی از این تمایل به مازوخیسم است که انسان گاه دوست دارد بهش توجه شود حتی با جذب کتک و فحاشی چرا که فحاشی و زدن هم ریشه در توجه و اهمیت دادن به انسان دارد. شما کسی را می زنید که بهش توجه دارید شما به کسی فحش می دهید که باز جائی در زندگی تان دارد و …. برایتان در مجموع اهمیت دارد حتی اهمیت منفی. مثال معروف این مورد را در جامعه مان در باره تمارض یا خود را به مریضی زدن یا حتی زخمی کردن برای جلب توجه و ترحم و نیز در مورد زن باباها و ناپدری ها داریم که برای یک بچه یتیم کتک یک ناپدری یا زن بابا بهتر از نبودن اوست. چرا که بهرحال علیرغم خشونت رفتاری باز این افراد برای آن یتیم وجود و اهمیت دارند.
این نیاز تو هم امیررضا ناشی از نیاز تو به توجه و اهمیت واقعی نشات می گیرد که این نیاز در رابطه جنسی تو در نیاز به خشونت و فحاشی تجلی می کند. اما اگر این شیوه ها تصنعی و ظاهری باشد نیاز روحی ات ریشه ای برآورده نخواهد شد و تو مانند معتادی که با مصرف مواد مخدر مقطعی شارژ می شود خواهی شد که این امر پاسخگوی تو در درازمدت نخواهد بود و با حالت مصنوعی بعد از مدتی باز تو محتاج و نیازمند خواهی بود بدون سیری واقعی، اما اگر این حالت واقعی باشد مثلا پارتنر تو یا اطرافیان تو آنقدر به تو توجه داشته باشد و اهمیت بدهند که حتی در مواردی که مخالف تو باشد با شدت و حدت جلوی تو بایستد این نیاز روحی به محبت و توجه او ارضاء خواهد شد و تو به مرور وارد یک رابطه جنسی با همه اشکال متنوع اش خواهی شد نه الزاما با خشونت و فحاشی و ….
در حال حاضر هم این روشهای خشن در سکس هم اگر تا حدی نباشند که به بدن تو آسیب جدی برسانند اشکالی ندارند و برای چنین موارد جنسی هم در سکس شاپ ها وسایل تست شده ای موجودند که می توانند به طور مقطعی کمک کننده باشند. فتوئی در این رابطه فتوئی پیوست متن می شود.
از طرفی مشاوره با یک رواندرمان هم می تواند عاری از دستاورد نباشد چرا که از زوایای علمی و روانشناسی مساله مورد توجه قرار می گیرد که قطعا در بالا بردن شناخت در این جریان بی تاثیر نخواهد بود.
در باره قسمت آخر سوالت و پیدا کردن شریک جنسی مناسب هم می توانم باز دیدگاه اصلی ام را بیان کنم که من اساسا مخالف ازدواجم که دلایلم را نیز در یکی از اشعارم به نام «ازدواج دیگر هرگز» و» من همسرانم را دوست دارم» در کتاب عادتی؟! عادتی؟! عادتی؟! بیان کرده ام و کسی را هم به ازدواج تشویق نمی کنم و اساسا معتقد به چند همسری هستم و توصیه ام هم به همه نیز پیشبرد همین ایده چند همسری است که می تواند در هر رابطه ای تنوع و شکل خاص خودش را داشته باشد و در جوامعی مانند ایران نیز در موارد نادر، توصیه ام با اکراه ازدواج موقت می باشد تا ازدواج دائم. پس نگرانی برای یافتن پارتنر نیز پوچ می گردد.
2.9.2012
0 دیدگاه:
Post a Comment