ص 21-23 از داستان زیبا و ناصر، بحث ناصر با زیبا در باره اعتیاد
- اصلا کی گفته سیگار بده و ضرر داره یا حتی این هروئین و مواد مخدر دیگر و چرا ما باید اینها را ترک کنیم؟ بلاخره اگر این مواد مخدر و مست کننده مانند الکل کمبودی را در انسان برطرف نمی کردند کسی سراغشان نمی رفت.
کلا می تونی یک تعریفی از اعتیاد بدهی و اینکه چرا بده؟ تازه مگر خودت بارها نگفتی که این بد و خوب ها، خیر و شرها در کنه طبیعت بی معنایند و انواع ارزش گذاری ها را انسانها ایجاد کرده اند. آیا این هم خودش تناقضی نیست؟
- این درسته که در این جهان هیچ شیء و موجود منفی وجود ندارد و ما انسانها انواع ارزش گذاری ها را تعیین کرده ایم، اما این تنها جایگاه نامناسب و به هم خوردن نظم بین آنهاست که باعث ناهنجاری ها و اختلالات می شوند که نهایتا منجر به کاهش شور و نشاط و لذت زندگی ما می گردند. تنظیم جایگاهها و تناسب صحیح آنها با هم
راز خوشبختی و موفقیت ما هستند. مواد مخدر و سکرآور در کنه خود داروهای بسیار موثر و قوی برای تسکین دردها و رفع ناراحتی ها و نیز برای نشاط انسان هستند. اینکه این مواد در جایگاه نامناسب خود قرار می گیرند مشکل ساز می شوند.
راز خوشبختی و موفقیت ما هستند. مواد مخدر و سکرآور در کنه خود داروهای بسیار موثر و قوی برای تسکین دردها و رفع ناراحتی ها و نیز برای نشاط انسان هستند. اینکه این مواد در جایگاه نامناسب خود قرار می گیرند مشکل ساز می شوند.
مفهوم اعتیاد نیز در اصل باز منفی نیست. اعتیاد یعنی وابستگی به چیزی یا امری که نبود آن ما را دچار اختلال جسمی و روانی می سازد. ما به آب، هوا، نور، غذا و تمامی موادی که برای زنده بودن مان ضروری اند معتادیم، به عبارتی وابسته ایم و این وابستگی نه تنها منفی نیست بلکه ضرورت حیات ما و نشانه ای از وصل و پیوند ما به جهان و تمامی ذرات آنست و این وابستگی و اعتیاد بسیار زیباست و ما همه از آن لذت می بریم.
اما همانطور که جسم ما به مواد مختلف نیازمند است روح و روان ما نیز وابستگی های خود را دارد. اعتیاد و وابستگی به دانستن، فهمیدن، درک حقایق و بالاتر و در راس همه اعتیاد و وابستگی به حس و لمس روحی و روانی عشق و محبت است.
وقتی این نیاز به عشق و محبت که یک نیاز طبیعی و واقعی و بسیار مهم ماست، برآورده نشود ما ناخودآگاه به سمت ابزارهای کاذب و ظاهرا مشابه آنها رو خواهیم آورد که در علم روانشناسی به زبان آلمانیErsatzbefriedigung یا Liebesersatz، جایگزین عشق یا ارضاشدگی می نامند.
انسان نیازمند عشق و محبت و ارضاء شدن است. وقتی این نیازها در دنیای واقعی آنها برطرف نمی شوند، روآوری به ابزارها و وسایل آلترناتیو، راه حل مقطعی رفع این نیازها برای این افراد می شود.
روآوری به مواد مخدر، الکل، قمار، بازی های مفرط کامپیوتری، اعتیاد به تلویزیون و کامپیوتر، خوردن بیش از حد تنقلات و شیرینی جات و... همه و همه ابزارهای مقطعی و جایگزین این کمبودهای عشق و محبت و ارضای روحی هستند.
این روآوری به ابزارها و وسایل آلترناتیو در زنان بیشتر در خوردن و بروز چاقی های مفرط خود را نشان می دهد و در کودکان مصرف تنقلات و هله هوله و بازی های کامپیوتری و نوجوانان و جوانان روآوری به مدهای رایج و مصرف گرائی شدید و در مردان بیشتر قمار و اعتیاد به مواد مخدر و الکل.
از اینروست که تبلیغات و نصایح و توصیه های مختلف و انواع مبارزات در برابر چنین اعتیادهائی بدون رفع علل اصلی و برخورد ریشه ای کارساز اساسی نخواهند بود و ما همیشه درگیر مشکلات آنها خواهیم ماند.
بنا بر این تلاش من هم در جهت ترک سیگار تو، با توصیه و نصیحت و خواهش نهایتا امری بیهوده خواهد بود. وجود درونی تو باید در سیر طبیعی خود اتوماتیک بی نیاز از این ابزارها شود و سیگار موقعی از دستت خواهد افتاد که نیروی قویتری در وجودت رشد کرده باشد. همه ما به نوعی چنین وابستگی های کاذبی را داریم که واقف شدن ما به این نکات می تواند راهنما و راهگشائی در جهت دهی خودمان در سیر به سازی و بهبودی زندگی مان باشد و نیز آغاز تلاش آگاهانه ای در رفع عادات ناسالم و مخربی که خودآگاه و ناخودآگاه حتی جزء روتین زندگی ما شده اند و ما را به سوی زوال می برند.
در نگاهی عمیق به عادات غیرمعمول مانند ناخن جویدن، پوست کندن، وسواس و غیره نیزمی توان ردپائی از این مسائل را دید.
زیبا ناوک
0 دیدگاه:
Post a Comment